برنامه محیط زیست سازمان ملل هشدار داد، افت هفت متری آب دریاچه اورمیه
برنامه
محیط زیست سازمان ملل كه پیش از این دوبار در سالهای 2000 و 2006 نسبت به
نابودی دریاچه هامون و هورالعظیم، یكی در جنوب شرق و دیگری در جنوب غرب
ایران هشدار داده بود، اینبار نسبت به پیامدهای نابودی دریاچه ارومیه برای
ساكنان منطقه هشدار داد. گزارش «یونپ» كه به عنوان گزارش ماه فوریه با
عنوان «خشك شدن دریاچه ارومیه در ایران و پیامدهای زیست محیطی آن» منتشر
شده به خوبی روند خشك شدن دریاچه ارومیه را در 15 سال گذشته به تصویر كشیده
و برای این منظور به بررسی حوضه آبریز ارومیه در یكصد سال گذشته پرداخته
است. بر اساس گزارش سازمان ملل سطح آب دریاچه به طور چشمگیری در 15 سال
گذشته كاهش یافته است، به طوری كه غلظت نمك در این دریاچه به بیش از 300
گرم در لیتر یعنی هشت برابر شوری آب دریاها رسیده است.
البته
میزان غلظت نمك در دریاچه ارومیه بر اساس اعلام مسوولان ایرانی بسیار
بیشتر از مقدار عنوانشده در این گزارش است به طوری كه به گفته عباسنژاد،
مدیركل محیط زیست استان آذربایجان غربی غلظت نمك در این دریاچه هماكنون به
400 گرم در لیتر یا حالت فوق اشباع رسیده آنقدر كه تمام سطح دریاچه را
لایهیی قطور از نمك پوشانده است.
دریاچه
ارومیه در گوشه شمال غربی ایران بیستمین دریاچه بزرگ جهان و بزرگترین
دریاچه در خاورمیانه است. طول این دریاچه 140 كیلومتر از شمال به جنوب و
عرض آن 85 كیلومتر از شرق به غرب است. این دریاچه علاوه بر اینكه نزدیك به
40 سال است به عنوان «پارك ملی» تحت حفاظت سازمان محیط زیست درآمده، زمانی
نه چندان دور یكی از معروفترین تالابهای بینالمللی جهان بود كه در سال
1971 در لیست كنوانسیون رامسر به ثبت رسید. اما پنج سال بعد اینبار در
سال1976 برنامه انسان و كره مسكون یونسكو، دریاچه ارومیه را به عنوان یكی
از 50 ذخیرهگاه زیستكره جهان تا آن زمان به ثبت رساند.
ارومیه
زیستگاه یكی ازمنحصربه فردترین گونههای میگوی آب شور جهان یعنی آرتمیا
ارومیانا است. در این دریاچه 102 جزیره كوچك و بزرگ وجود داد كه بعضی از
این جزایر مثل جزیره اشك و كبودان از وسعت زیادی برخوردارند و زیستگاه
بسیاری از انواع خزندگان، پستانداران و پرندگان را تشكیل میدهند. از سوی
دیگر این دریاچه زمانی یكی از بهترین محلهای زمستانگذرانی پرندگان مهاجر
در غرب آسیا محسوب میشد به طوری كه حدود 200 گونه از پرندگان در این منطقه
شناسایی و ثبت شده بود كه با آغاز خشك شدن تدریجی دریاچه كاركرد زیستگاهی
آن كاملا از بین رفته است. بر اساس گزارش یونپ حوضه آبخیز ارومیه كه قطب
كشاورزی منطقه نیز محسوب میشود جمعیتی حدود 4/6 میلیون نفر را درخود جای
داده است و چنانچه این دریاچه نابود شود نه فقط ساكنان حوضه آبخیز متضرر
میشوند بلكه حدود 76 میلیون نفر كه داخل شعاع 500 كیلومتری دریاچه ارومیه
در تركیه، آذربایجان، ارمنستان و ایران زندگی میكنند، آسیب میبینند.
تصاویر
ماهوارهیی منتشره توسط یونپ نشان میدهد با وجود فاصله نزدیك ارومیه به
دریاچههای سوان و وان در ارمنستان و تركیه اما این تنها دریاچه ارومیه است
كه تا این حد دچار تغییرات اكولوژیكی شده است. هر چند عمق آب دو دریاچه
دیگر در كشورهای همسایه ایران از ارومیه بیشتر است اما آیا به راستی سرنوشت
ارومیه باید تا این حد متفاوت از دیگر همتایانش در كشورهای همسایه رقم
میخورد؟
یونپ
تاكید میكند: مساحت دریاچه در بیشترین سطح ممكن در یك قرن گذشته 6100
كیلومتر بوده است اما از سال 1995 به طور كلی كاهش یافته است. بر اساس
تصاویر ماهواره لندست سطح این دریاچه تا سال 2011 با 2366 كیلومتر مربع
كاهش مواجه بوده است كه این روند همچنان ادامه دارد. علت كاهش سطح دریاچه
عواملی همچون خشكسالی، بهرهبرداری بیش از حد از آب برای كشاورزی داخل حوضه
دریاچه، سدسازی و سوءمدیریت عنوان شده است. علاوه بر این، جادهیی در عرض
این دریاچه به طول 15 كیلومتر در سالهای گذشته ساخته شده كه دریاچه را به
دونیمه شمالی و جنوبی تقسیم كرده است كه باعث ایجاد اختلال در گردش آب
دریاچه و تغییر الگوی تركیبات آب در دو نیمه شمالی و جنوبی شده است.
گزارش
یونپ میافزاید: در همین حال دانشمندان هشدار دادهاند كه تداوم كاهش
ارتفاع آب دریاچه منجر به افزایش شوری آب، از بین رفتن زنجیره مواد غذایی
در دریاچه، نابودی زیستگاه، ایجاد توفان نمك و تغییر اقلیم گسترده در منطقه
میشود كه این همه میتواند اثرات منفی زیادی را بر كشاورزی و معیشت و
سلامت ساكنان منطقه بگذارد. به همین دلیل هم بود كه هزاران معترض در ماه
آگوست و اوایل ماه سپتامبر در تبریز و ارومیه به خیابانها ریختند تا به
كاهش سطح دریاچه ارومیه واكنش نشان داده و خواستار حفاظت از این دریاچه
شوند. چراكه آنها میترسند كه به سرنوشت ساكنان دریاچه آرال دچار شوند كه
بعد از گذشت چندین دهه از خشك شدن دریاچه هنوز هم با توفانهای نمك معلق در
هوا دست و پنجه نرم میكنند.
كاهش سریع آب
سطح
آب دریاچه به طور چشمگیری در 15 سال گذشته كاهش یافته است. بر اساس
اطلاعات حاصل از تصاویر ماهوارهیی، آب دریاچه ارومیه در سال 1995 در
بالاترین سطح خود یعنی 1278 متر از سطح دریا بوده كه در 40 سال گذشته سابقه
نداشته است. اما از سال 1955 تا سال 2011، دریاچه ارومیه با افت ارتفاع
هفتمتری مواجه شده است.
از
آنجا كه این دریاچه نسبتا كمعمق است، این كاهش آب به طور چشمگیری سطح
دریاچه را هم كاهش میدهد. تصاویر ماهوارهیی منتشره نشان میدهد كه سطح
دریاچه در سال 1963 كوچكتر از سال 1969 بوده است اما از سال 1969 تا 1990
در وضعیت نسبتا پایداری باقی ماند و بعد از آن یك دوره ترسالی شدید را
تجربه كرد و ناگهان از اوایل سال 2000 به سرعت به سمت كوچك شدن پیش رفت.
بر
اساس مطالعات صورتگرفته در طول قرن نوزدهم میلادی، پایینترین سطح آب
دریاچه ارومیه مربوط به سال 1937 بوده است. در سال 1937 به مدت یك سال سطح
آب دریاچه در ارتفاع 1273 متری از سطح دریا قرار گرفت. براساس تصاویر
ماهوارهیی در سال 2008 میلادی نیز سطح آب دریاچه همین میزان بوده است. اما
در سال 2011، افت آب از این میزان 5/1 متر هم فراتر رفت كه در طول صد سال
گذشته سابقه نداشته است.
علل كاهش آب دریاچه ارومیه
از
آنجا كه دریاچه ارومیه، پایانه حوضه آبخیز محسوب میشود تنها راه خروج آب
از دریاچه تبخیر است. اما مطالعات انجامشده توسط سازمان ملل نشان میدهد
كه 65 درصد كاهش سطح آب دریاچه ارومیه ناشی از تغییر اقلیم و احداث
كانالهای انحرافی برای استفاده كشاورزی در بالادست، 25 درصد به دلیل ساخت
سدها و حدود 10 درصد هم به دلیل كاهش بارندگی اتفاق افتاده است. یونپ با
اعلام این مطلب همچنین میافزاید: اما مطالعات دیگری هم صورت گرفته كه نقش
كانالهای انحرافی برای مصارف كشاورزی را به عنوان مهمترین دلیل افت آب
دریاچه عنوان كرده و در كنار آن از عوامل دیگر همچون سدسازی، كمبود
بارندگی، افزایش دما و خالی شدن سفرههای آب زیرزمینی یاد كرده است.
بر
اساس این گزارش، میانگین بارش سالانه از سال 1967 تا 2006 به طور متوسط
حدود 235 میلیمتر بوده است كه بیشترین میزان با 440 میلیمتر در سال 1967 و
كمترین میزان بارش هم در سال 2000 با 150 میلیمتر رخ داده است. از سوی دیگر
وابستگی شدید مزارع كشاورزی در حوضه آبخیز دریاچه به آبیاری و افزایش
جمعیت در حوضه به حدود 5/6 میلیون نفر فشار مضاعفی را بر منابع آبی حوضه
آبخیز ارومیه تحمیل كرده است كه جملگی منجر به افت ارتفاع آب و كوچك شدن
سطح دریاچه شده است.
اثرات از بین رفتن دریاچه ارومیه
افت
آب دریاچه منجر به افزایش غلظت نمك در حد فوق اشباع شده كه این امر شرایط
كشندهیی را برای تنها جانور آبزی دریاچه فراهم كرده است به طوری كه امكان
رشد سیست آرتمیا در دریاچه تقریبا به صفر رسیده است. دكتر ناصر آق، رییس
پژوهشكده آرتمیا و آبزیان دانشگاه آرتمیا درباره وضعیت آرتمیا تنها جانور
آبزی دریاچه ارومیه میگوید: ما هر ساله شاهد افت جمعیت آرتمیا در دریاچه
هستیم و الان به علت شوری بیش از حد آب، بهویژه در بخش شمالی دریاچه كه
توسط جاده به دو نیم شده و ورودی آب هم به آن كم است، تقریبا آرتمیایی وجود
ندارد. وی میافزاید: در فاصله سال 1990 تا 1995 گروهی از متخصصان بلژیكی
در لایه نیممتری سطح آب دریاچه اقدام به برآورد جمعیت آرتمیا كردند. در آن
زمان حدود 32 هزار تن سیست یا تخم آرتمیا و حدود 10 برابر هم خود آرتمیا
برآورد شد اما امروز دیگر آرتمیایی باقی نمانده است. در سال 1374 حدود 400
سیست یا تخم آرتمیا در هر لیتر آب وجود داشت ولی برآوردهای ما در سال 82
نشان داد كه این میزان به 29 سیست در هر لیتر كاهش یافته و از سال 1382
تاكنون نیز این تعداد باز هم كمتر شده است و هماكنون به یك سیست در هر
لیتر رسیده است.
وی
افزود: اگر روند به همین شكل ادامه یابد، چهار سال دیگر بخش جنوبی دریاچه
به دلیل عمق كم كاملا خشك میشود. دكتر آق هشدار داد: دریاچه ارومیه یك
ثروت طبیعی بسیار بزرگ است. اگر این دریاچه خشك شود كشاورزی رو به نابودی
میرود چون یك كویر نمك به وسعت بیش از چهار هزار و 400 كیلومتر مربع تشكیل
میشود. ابعاد این كویر نمك باعث میشود كه آب و هوای منطقه هم تغییر كند و
نمك به سمت مزارع حركت میكند. پس باید یك آموزش همگانی صورت گیرد و فرهنگ
مصرف درست آب بین مردم ترویج شود تا راندمان آبیاری در مزارع هم افزایش
یابد.
وی
تاكید میكند: در سال 1376 با یك برآورد علمی تخمین زدم كه ارزش دریاچه
ارومیه فقط از نظر ذخایر آرتمیای دریاچه ارومیه معادل 10 میلیارد دلار است.
اگر این بلا بر سر دریاچه نیامده بود، این رقم امروز بسیار بیشتر بود چرا
كه هر كیلو سیست آرتمیا حدود 65 دلار قیمت دارد. بنابراین این دریاچه یك
ثروت خدادادی بسیار بزرگ است. وی با انتقاد از روند كند تصمیمگیری و اجرای
برنامههای نجاتبخشی دریاچه ارومیه توسط مسوولان گفت: امروز یك ستاد
بحران برای رسیدگی به وضعیت دریاچه تشكیل شده اما هنوز در عمل كاری صورت
نگرفته است.
زندهیاد
كامبیز بهرامسلطانی، بومشناسی كه چندی قبل در اثر سرطان ریه درگذشت،
تغییرات اقلیمی ناشی از كاهش وسعت دریاچه ارومیه را به خوبی بررسی كرده
است. بهرامسلطانی معتقد است كاهش وسعت دریاچه ارومیه خود میتواند منجر به
تغییر اقلیم منطقه شود. او در مقالهیی مینویسد: به طور كلی فرآیند تبخیر
كه متوسط سالانه آن از سطح دریاچه در حدود 1500- 1000 میلیمتر برآورد شده
است، فرآیندی خنككننده و كاهنده دمای محیط است. بنابراین در نتیجه تبخیری
كه از سطح دریاچه صورت میگیرد، بخشی از انرژی حرارتی محیط به صورت گرمای
نهان (latent Energy) از محیط گرفته و دفع شده و در نتیجه آن، در این
محدوده شرایط اقلیمی تعدیل مییابد. در حقیقت در همین شرایط اقلیمی
تعدیلیافته است كه امكان سكونت و تولید در محدوده فضای پیرامون دریاچه
ارومیه میسر شده است؛ اما در شرایطی كه اقلیم رو به خشكی میگذارد، به تبع
آن شرایط زندگی و كار نیز دشوارتر شده و در وضعیت بحرانی، ممكن است به طور
كامل ممتنع شود.
بدیهی
است كه با كاهش وسعت دریاچه، انرژی حرارتی دفعشونده نیز كاهش یافته و از
این طریق قابلیت دریاچه در تعدیل شرایط اقلیمی محیط كاهش مییابد. این عمل
از یكسو بدان معناست كه تحت تاثیر كاهش وسعت دریاچه و كاهش سطح
تبخیركننده، دمای محیط و به موازات آن خشكی محیط نیز افزایش یافته كه
پیامد آن تبخیر باز هم بیشتر از سطح دریاچه و كاهش بازهم بیشتر از وسعت آن
است. از دیدگاه تحلیل سیستمی، در این شرایط دریاچه و محیط وارد یك دور
فیدبك مثبت میشوند. در طبیعت دورهای فیدبك مثبت همواره به تخریبهای
دامنهدار و عمیق منتهی میشوند. لازم به یادآوری است كه آنچه طبیعت و
اكوسیستمهای طبیعی را در حالت تعادل دینامیك حفظ میكند، همواره فیدبكهای
منفی هستند. هر كجا كه فیدبك مثبت مشاهده شد، باید به سرعت به دنبال یافتن
رد پای انسان بود!
سهم توسعه كشاورزی در نابودی دریاچه
در
حوضه آبریز دریاچه ارومیه تاكنون 275 پروژه مورد بررسی و مطالعه قرار
گرفته كه از میان آنها 231 پروژه قابل توجیه تشخیص داده شدند. این پروژهها
شامل 88 سد مخزنی، 124 مورد تاسیسات انحراف و انتقال آب، 17 پروژه پمپاژ و
19 پروژه مهار سیلاب و تغذیه مصنوعی است. به این ترتیب تنها تا سال 1393
تعداد سدهای موجود در حوضه دریاچه ارومیه به 40 سد مخزنی و انحرافی افزایش
مییابد. طبق مطالعات صورتگرفته در طرح مدیریت دریاچه ارومیه، عمده مصرف
آب در این حوزه شامل مصارف كشاورزی و آبزیپروری، صنعت و معدن و مصارف آب
شرب شهری و روستایی است. از سوی دیگر در سال 1400 در محدوده دریاچه سالانه
حدود ششمیلیارد متر مكعب آب مصرف خواهد شد كه 5/89 درصد آن یعنی پنج
میلیارد و 400 میلیون متر مكعب به بخش كشاورزی و تنها 1/9 درصد به مصرف شرب
اختصاص خواهد داشت. این در حالی است كه هماكنون حداكثر راندمان آبیاری در
اراضی این حوضه حدود 34 درصد است و اگر قرار باشد به جای اصلاح شیوههای
آبیاری یا تغییر الگوی كشت تنها تعداد سدها را در حوزه دریاچه ارومیه
افزایش دهیم تا سال 1400 هرساله حدود چهار میلیارد و 50 میلیون متر مكعب آب
پشت سدها كه به مصرف كشاورزی میرسند، هرز میرود و تنها یك میلیارد و 350
میلیون متر مكعب آب درست مصرف میشود.
كامبیز
بهرامسلطانی نیز در مقالهیی مینویسد: «30 سال قبل مساحت اراضی زیر كشت
حوضه آبریز دریاچه ارومیه 320 هزار هكتار بود، ولی امروز 680 هزار هكتار
وسعت اراضی زیر كشت در حاشیه دریاچه است. این یعنی بیش از دو برابری سطح
زیركشت، یعنی نیاز آبی در بالادست از طریق انتقال آب به وسیله پمپ افزایش
یافته است. » به بیان دیگر، از سال 1359 تا 1389 وسعت اراضی كشاورزی معادل
5/112 درصد (برابر 360 هزار هكتار) افزایش یافته است. هرگاه برای هر هكتار
10 هزار متر مكعب آب مصرفی در نظر گرفته شود، به این ترتیب برای سطح كشت
360 هزار هكتارافزایش یافته، افزایش مصرف آب معادل 6/3 میلیارد مترمكعب
شده، كه از ورودی دریاچه كسر میشود. وضعیت موجود بازتاب آشكار عدم تعادل
میان كمیت منابع موجود آب و وسعت اراضی كشاورزی است و این به معنای رشد
ناپایدار در مفهوم واقعی آن است كه سرانجام دامن كشاورزان منطقه را نیز
خواهد گرفت.
اینجاست
كه ساخت این همه سد برای خدمت به بخش كشاورزی زیر سوال میرود؛ كشاورزیای
كه 90 درصد آب حوضه را میبلعد ، تنها 30 درصد آن را درست مصرف میكند و
مابقی را هدر میدهد. توجه به این نكته نیز ضروری است كه در اثر آب بازگشتی
از فعالیتهای كشاورزی از سال 80 تاكنون هر ساله به طور متوسط 5529 هزار
تن نمك وارد دریاچه شده است كه وضعیت دریاچه را بدتر كرده است. خشك شدن
دریاچه ارومیه بستری از نمك را با حجم تخریبی پنج میلیارد تن نمك و سایر
املاح بر جا میگذارد كه میتواند همه اراضی كشاورزی دو استان آذریزبان را
نابود كند. این وضعیت هنگامی بحرانیتر میشود كه به خاطر بیاوریم در
اراضی كشاورزی محدوده دریاچه در حال حاضر سالانه حدود یكمیلیونلیتر انواع
آفتكش و نیز حدود 92 هزار تن انواع كود شیمیایی مصرف میشود و مخلوط شدن
آنها با این حجم نمك میتواند سلامت مردم را نیز تهدید كند. ناگفته پیداست
كه دریاچه ارومیه تا سه چهار سال آینده خشك میشود و رویاهای آبسالاران
سدساز را در زیر خروارها نمك به جامانده از دریاچه یكجا دفن خواهد كرد اما
آن روز برای نجات منطقه از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی دریاچه
دیگر دیر است چرا كه فاجعهیی در مقیاس فاجعه دریاچه آرال در این منطقه به
وقوع خواهد پیوست.
برنامه
محیط زیست سازمان ملل نیز یكی از پیامدهای از بین رفتن این دریاچه را
ایجاد شورهزاری وسیع در منطقه عنوان میكند كه میتواند ساكنان منطقه را
به سرنوشت ساكنان اطراف دریاچه آرال مبدل كند. بادهای نمك نه تنها زمینهای
كشاورزی را از بین میبرد بلكه باعث بروز بیماریهای گسترده تنفسی و چشمی و
انواع سرطانها در منطقه میشود و دهها میلیون نفر كه در شعاع چند صد
كیلومتری دریاچه زندگی میكنند، متاثر از این توفانهای نمكی خواهند بود. آذوح
+ گؤنده ریلیب پنجشنبه 18 خرداد 1391
ساعت 09:08 یازار سولدوز خبر
| 1اؤنر
|